چه شود کز سر رحمت به سرم باز آيي؟

شاعر : اوحدي مراغه اي

در وصلي بگشايي ز درم باز آيي؟چه شود کز سر رحمت به سرم باز آيي؟
نام اينها نبرم گر به برم باز آيياز برم صبر و قرار و دل و دانش بردي
چه تفاوت کند ار زودترم باز آيي؟چون ز هجر تو شوم کشته بيايي، دانم
ور بداني که چه زارم؟ به سرم بازآييگر بدانم که کجايي؟ به سرت پيش آيم
هم تو لطفي بکني و به کرم باز آييقوت آمدنم نيست به نزد تو مگر
گر درين هفته چو ماه از سفرم بازآيياوحدي شد چو هلالي ز فراقت، چه شود؟